انتشار اشعار شاعران انجمن ادبی فانوس شهرستان گلپایگان

لطفا ما را از نظرات سازنده ی خود در مورد این وب مطلع فرمایید.

انتشار اشعار شاعران انجمن ادبی فانوس شهرستان گلپایگان

لطفا ما را از نظرات سازنده ی خود در مورد این وب مطلع فرمایید.

غمی اهسته اهسته

شبی بیتاب و سنگین  از کنارم می رود بی تو


صدای دلخوشی ها از سه تارم می رود بی تو


و حالا اشتیاقی در هوای شعرهایم نیست


نرو دنیای من دار و ندارم می رود بی تو



تب بی تابی من هم شروع بدتری دارد


چه حالی دارم از اینکه بهارم می رود بی تو


به پایان غم انگیزم چه حالا ساده می آیم



و تنها مانده اشکی که به کارم میرود بی تو



هوای حس دلتنگی کنارم سایه میکارد



هوای بی کسی هایم قرارم میرود بی تو


و دارد بویی از غربت به پای واژه می آید


ببین حس غزلها از کنارم میرود بی تو


قسم بر بغض سنگینی که بر لای گلو دارم


غمی آهسته آهسته به بارم میرود بی تو  

 

 

معرفی مختصر بانویی شاعر

بنام خدا جستاری بر زندگی شاعران پارسی گو 
درنوبت قبل ازشاعری معاصر«استاد امیری فیروز کوهی»مختصری گفتیم واینکاز شاعره ای در حد بضاعت علمی سخن به میان می آیدامیدکه دوستان اهل ادب ضمن بهره گیری و استقبال(1)*باارایه نظرات سازنده بنده رادراین امر فرهنگی یاری فرمایند% 
ازخداجوییم توفیق ادب بی ادب محروم مانداز لطف رب (سعدی)

«مهستی گنجوی»*** 

...مهستی گنجوی شاعره نسبتاًپرآوازه عصر قاجاردر خانواده ای اهل علم در گنجه(زادگاه نظامی گنجوی)بدنیاآمد. این شاعره پیرومکتب وقوع (2*)است،برخی اشعاروی در قالب رباعی وموسوم به شهرآشوب(3) است.در اشعاراین شاعره به واژه هایی مثل دلبر/یار/نگارو...که ازویژگیهای شعری اوست وعلیرغم نظربغضیها دلیل سبک سری اونیست. 
مهستی گنجوی دراشعارخودبیشترازکلمات اصیل فارسی استفاده وعربی خیلی کمه.واینک یک رباعی ازاوونقدی بر آن: 
هر لحظه غمی به مستمندی رسدت تیری به جفا به درد مندی رسدت 
در کشتن عاشقان از این بیش مکوش زنهار مبادا که گزندی رسدت 
شعربروزن «مفعول/مفاعلن /مفاعیل /فعل دربحراخرب هزج»که وزنی نسبتاًساده است سروده شده. 
دربیت1و2وازه«به» در اصل«ز»است(از تو رسد نه به تورسد)*(4)/مستمندودردمند(صفت جانشین اسم)مست+مندو 
درد+مند(مست وازه پارسی میانه به معنی زاری(در شعر رودکی مُستی مکن که نشنود اومَستی)بیت3«بیش»واژه ای فارسی میانه/باستان/پهلوی بمعنی زیاد است/کوتاهی یا شکستگی واژگان(ز/بیش/و...)از ویژگی سبک خراسانی(5) 
بیت4به نظرم شاعریا باید بگوید/زنهار/یا/مبادا/زیراهر 2کلمه نفی است(البته این نظر است وشاید حتمیت نداشته باشد) 
***این پزوهش برگرفته از 1-صحبتهای خانم دکتر صلاحی مقدم (استاد دانشکده ادبیات)2-مروری بر شعرفارسی نشر دانشگاه تهران3-گنج سخنوران است. 

پانوشت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1.استقبال وارایه نظریات شما اعم از موافق یا مخالف یا سوال مجترم بوده ونشانه علاقمندی شما دوست عزیزبه مباحث ادبی ودرمرحله بعدی مشوق بنده درارایه کارهای بهتراست.(بزبان ساده عدم استقبال وارایه نظربی علاقگی شما وعدم فعالیت بنده دراین زمینه درسایته) 2.حدواسط مکتب عراقی وخراسانی که در ایران«وقوع»ودرهند«واسوخت»نامیده میشد. 
*3.شهر اشوب به شعری[بیشتر رباعی] گویند که یا بیان حرفه (شغل) باشد،یا در ان شیوهای طنز رعایت شود. 4.هنجارگریزی نحوی(مگوییم ازتوبرسد نه به توبرسد . 5.این ویژگی در شعر مهستی گنجوی فراوان است. 
***منتظر نظرات سازنده شمافیروزی/گوگد/شهریور 93

رده پای چشمهایت

پشت بغضی خسته پنهان میشوم از این به بعد



رو به چشمان تو ویران میشوم از این به بعد



رفتنت حجم عظیمی از جنون را میدهد



خسته ای سر در گریبان میشوم از این به بعد




شعرعادت کرده با این وا ژهای غم زده

 

 

با غم شعرم پریشان میشوم از این به بعد 
 


رده پای چشمهایت یادگاری مانده است



هم چو فصل سرد آبان میشوم از این به بعد



آبی این آسمان دلتنگیم را میکشید



بی قرار شور باران میشوم از این به بعد



روح تب دار مرا با دستهایت برده ای



زیر خاک قبر پنهان میشوم از این به بعد

 

 

 

 

 

 

 

 

زضا فیروزی

جستاری برزندگی ادبی استاد امیری فیروزکوهی
اینروزها سال مرک زنده یاداستاد امیری فیروزکوهی معاصر استادشهریار(شاعر)،استاد صبا(موسیقی دان)است،بر آن شدم با نکارش مطالبی مختصراندکی از دینم رابه استادوجامعه ادبی ادانمایم. 
استادامیری فیروزکوهی حدودسالهای1280درخانواده ای مذهبی وعالم درفیروزکوه(مازندران) بدنیاآمد،او پیرومکتب هندی(اصفهانی)میباشد.در غزلیات به شیوه عــپراقی ودر قصاید از خاقانی الهام گرفته .دراینجالازم است بگویم شعرابردودسته اند:دسته اول که طبع واستعدادشاعری ندارندوبابازی با الفاظ میخواهندبگویندماشاعریم!!! وبقول خودشان سبک جدیدمیسازند. (باکمال تأسف تعدادشان هم کم نیست.اینان نه تنها شاعـر نیستندبلکه شعر دوست هم نیستندوگاهاًبا کلماتی مضحــک وسبک آبروی ادبیات را میبرپند چه برسدبه شعر)/دسته دیگراگرچه صاحب سبک نیستندپیرومطلق هم به آنان نمیتوان گفت.اینان با پیوندکلمات وفرهنگ قدیم باکلمات وفرهنگ امروزی سعی دربـیان مسایل جامعه دارند(افسوس که خیلی کم درک میشوندومهمتراینکه درزمان خودشان شناخته نمیشوندوتغریباًٌگمنامند) بهرحال استادازدسته دوم بحساب می آید.«مهمترین نکته ای که درباره شعر امیری فـیروزکوهی میتوان گفت اینه که اگرچه او صاحب سبک نیست اما سبک دیگران هم بر اوسوارنیست( 1 )»شعر اوبسیار روان است اگرجه ازواژگان کهـن وفدیمی استفاده کرده . [عصرِماشین است و صنعت، عصرِعلم وعصرِ قدرت //عصرِتسخیرفضا،عصرِحکومت برطبیعت / یـا گرآرزوی عمرِابدداردآدمی//دیگرچرازنوبت پیری شوددُژم (توجه کنیددُژَم واژه قدیمی بمعنی خشمگین وناراحت است و ـــببینید درعین روانی وسادگی ضمن بیان مسایل روزجامعه از ظرایف ودقایق شعر(سبک هندی)خالی نیست ــــ متاسفانه جامعه ادبی ما کمترایشان را میشناسدچه برسد به عوام الناس(جسارت نباشدچند تای ما در همین انجمــن ادبی[فانوس]اورامی شناسیم ویالااقل بیتی ازاورامیدانیم).آثارنامبرده1-دیوان(مشمتل بر14هزار بیت)/2-منظومه 
3-مثنوی موید نامه.اشعار اومملو از احادیث،آیات قرانی است.دربیان شخصیت عرفانی اوبگوییم جناب امیری کتاب مصباح الانس رانزدعلامه آخوندکمره ای خوانده؛لازم به ذکراست این کتاب حاوی آخرین متون عرفان نظری است. استادنمونه یک شخصیت کامل انسانی بودبقول خودش:[خنده مهری ندیدم ازکسی برروی خویش//من که بانامهربان هم مهربانی می کنم] 
ایشان مقید به کسب رتبه یا چاپ کتاب بودندوزندگی توام با قناعتی داشتتند«مرحوم استادامیری«شاعربدنیاآمد،شاعر زندگی کردوشاعرمرد.(*2)به همت استادامیربانوفیروزکوهی(دختراستاد)گزیده دیوان اودرکتابی بنام«فریب شعر» گرد آوری شده است.سرانجام استاد امیری فیروزکوهی درتابستان سال 1363 هجری شمسی تهران درگذشت ومزارش درآستانه امامزاده طاهر(حضرت عبد العظیم حسنی)شهر ری زیارتگاه عاشقان فرهنگ وهنر ایرانی است. روحش شاد.(3) 

آزاده راجفای فلک بیش می رسد اول بلا به عاقبت اندیبش می رسد 
از هیچ آفریده ندارم شکایـتی برمن هرآنچه می رسد از خویش می رسد 
چون ناله ای یک پیاله زخونست روزیم آن هم مرازداغِ دل خویش می رسد 
رنجِ غناست آنچه نصیب توانگرست طبع غنی به مردم درویش میرسد 
امروزنیز محنت فرداست روزیم
آن بنده ام که رزق من ازپیش میرسد / 
دیوان امیری فیروزکوهی / پانوشت _______________________ (*1)رادیوفرهنگ/جمعه17مرداد93(برنامه عصر گاهی ققنوس)/ استا د منوچهر صدوقی سُها[علاقه مندان میتوننن متن گفتگورا درسایت رادیوببینند. (*2)دکترامیر بانوفرزند ارشد امیری فیزوزکوهی(استاد دانشگاه)